Sunday, November 11, 2012

ROYAGARDANI:RAY

ری به مسجد و کنشت و کلیسا پناه برد 
وقتی که از زنش جدا شد 
اما ان جا نیز کسی را نیافت 
و گفت جای شما یک خرمن گل بود 
گفتم این روزها چه می خوانی ری ؟ 
گفت من روزنامه نمی خوانم 
و به اخبار رادیو تلویز یون هم گوش نمی دهم 
گفتم جرج بوش ؟!
گفت نه آنقدر ها و خندید 
به قهقهه می خندید 
در فاصله ی حرف زدن هایش 
و مثل موتور هم حرف می زد 
و کتاب مقدس را به فارسی می خواند 
و انجیل لوتر را به آلمانی دوست می دا شت 
هر چند که آلمانی بلد نبود 
تکزاس و فلوریدا را گشته بود 
و حالا در پریش آورلینز خانه دا شت 
که وضع پریشی دا شت
و دا شت ولوله ی لوله های آب را می پایید  
وقت رفتن از او پرسیدم 
خوراک ملی شیرازی ها چیست؟
-آخر نمی خواستم بگویم:غذا 
گفت: کلم پلو 
و قاسم گفت 
من هم دمپخت شیرازی خوب می پزم 
در بتن روژ به دیدارمان بیایید 

No comments:

Post a Comment